Omid

امید عشق منه..........

Omid

امید عشق منه..........

پرواز سی ام

این روزا خیلی بدتر از گذشته ام. دارم با یه درد عمیق می جنگم. با درد از دست دادنت واسه همیشه بدون امیدی واسه برگشتن. واسه همیشه باید آرزوی کنار تو بودن رو به گور ببرم. 

 

دارم خفه می شم. این بغض لعنتی یه لحظه هم دست از سرم برنمیداره. حتی نمیدونم با این تلخی چجور کنار بیام. 

از ۳ سال گذشته به این ور هیچ شادی واسه من نمونده. هر کی اومد یه زخم زد رو رفت. اومد یه جور دلمو شکست و رفت. جالبه که همشون کسایی بودن که من با همه وجودم واسه آرامششون تلاش کردم. کسایی بودن که همیشه واسشون پا گذاشتم روی غرورم...... 

 

من اینو فهمیدم که دیگه واسه هیچکس نباید خوب بود. باید دل بشکنم که دلمو نشکنن. باید خیانت کنم باید دروغ بگم تا بمونن. تو این دنیا خوبی، صداقت، وفا...... هیچ جایی نداره. باید بد باشم....... 

بدجنسی می کنم. تو دلم هیچ جایی واسه خوبی نمی ذارم. خسته شدم از همه چیز و همه کس خسته شدم........ 

 

انگار مردن هم شانس می خواد که من ندارم........... 

نظرات 1 + ارسال نظر
از گذشته های درو میام سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 02:49

سلام گلم
موندم خدا چرا سرنوشت دو تا از بنده هاشو مثل هم قرار داده یکی جلوتر اون یکی بعد از اون. یکی همه رو رد کرد ولی یکی هنوز مونده توش زهراجان بهتره به خودت بیایی و بیشتر از این زندگی خودت رو نابود نکنی اونایی که اطرافتن تا وقتی تورو میخوان که از تو سودی ببرن ولی وقتی ببین دیگه سودی از جانب تو بهشون نمیرسه ولت میکنن.امیدوارم هرچه زودتر این بحران رو پشت سر بگذاری و مثل سابق بشی البته اینم بگم که تو با اون دل مهربونت هیچ وقت نمیتونی سنگ بشی و مثل بقیه باشی.امیدوارم مثل سابق خوب و مهربون و دوست داشتنی بمونی این با تلاش خودت امکان پذیره هروقت کمک خواستی میتونی منو تو کوچه پس کوچه های خاطراتت پیداکنی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد